از صعود اورست تا سقوط انسانيت

Monday, July 24, 2006

 

مستند فاتحان پوچ!


قبلا در پست "حمید مساعدیان" در طرح اشکالات گزارش وی ، در ردیف سوم اشاره نموده بودم که :

" لیلا 29 می به همراه یک شرپا به کمپ 2 بازگشت در حالی که محمود گودرزی وی را همراهی نمی کند . در گزارش این تاریخ 24 می عنوان شده ! "


و اما ...


در قسمت آخر از فیلم "نخستین فاتحان بام دنیا" که به ظاهر مستندی از برنامه اورست 84 فدراسیون بود و چندی پیش پخش سریالی آن از شبکه سوم سیما پایان یافت ، گوینده در بخشی از فبلم میگوید :


" ... صعود تیم ایران در شرایط جوی بسیار نامناسب ادامه می یابد . خانم لیلا بهرامی در مسیر کمپ 2 دچار ارتفاع زدگی شدید شده به کمپ اصلی انتقال می یابد . طوفان و کولاک بی امان لحظه ای متوقف نمیشود . ادامه صعود در چنین شرایطی نا ممکن بنظر میرسد . اعضای تیم پس از تلاش و مبارزه ای طاقت فرسا گرد هم می ایند تا پراکندگی آنها در طوفان و کولاک موجب حادثه نگردد .زوزه کولاک و شلاق برف و یخ نفرات تیم را زمین گیر کرده و مجبور به فرود به کمپ های پایین تر و نهایتا به کمپ اصلی میکند ... "


در واقع زمانی از صعود توصیف میشود که تیم بدلیل طوفان موفق به دستیابی به کمپ 3 نمیشود و به کمپ اصلی باز میگردد! لازم به ذکر است پیش از آن نیز تیم بانوان موفق به دستیابی به کمپ 3 نشده است . در ادامه صعود نهایی و آخرین تلاش جهت رسیدن به قله حرکت از بیس کمپ آغاز شده برای اولین بار تیم بانوان موفق به کمپ 3 میرسد .
در ادامه فیلم ، چگونگی رسیدن تیم به کمپ 4 نشان داده میشود . در چنین لحظاتی گوینده چنین میگوید :


" پس از طی مسافتی مشقت بار به محل استقرار کمپ 4 در ارتفاع 7950 متری میرسند . در این ارتفاع خانم رضوان سلماسی دچار ادم قرنیه شده به کمپ های پایین تر منتقل میگردد ... . "


دو اشتباه فاحش رخ داده است ! اشتباهاتی که باور غیر عمدی بودن آن بسیار دشوار است . عجیب است که چنین اشتباهاتی در ماجرای اورست 84 بصورتی پیوسته ، در ارتباط با هم و همواره در جهت منافع فدراسیون رخ میدهد
!


با مروری بر زمان بندی حقیقی حرکت تیم خواهیم دید که تیم به سمت کمپ 3 حرکت میکند و بدلیل طوفان ، تیم بانوان موفق به دستیابی به کمپ 3 نشده و به بیس کمپ باز میگردد . 28 می (7 خرداد ) با پایان فصل صعود ، در آخرین تلاش و طی حرکت نهایی به سوی قله ، برای اولین بار در کمپ 3 مستقر میشوند و روز بعد لیلا بدلیل بیماری ارتفاع به همراه یک شرپا به کمپ 2 باز میگردد و باقی تیم به سمت کمپ 4 و صعود قله حرکت مینماید و در ادامه صعود قله و ... .


با دیدن فیلم و با توجه به این نکته ظریف میتوان استنباط نمود که اشکال مورد نظر در گزارش حمید مساعدیان اشکال تایپی نیست! بلکه دروغی هدفمند است تا با گذشت زمان و مستولی شدن فراموشی ، در مکتوبات! و مستندات! باقی بماند که لیلا بهرامی در تاریخ 24 می دچار بیماری حاد ارتفاع شد! و پس از انتقال وی به بیس کمپ ، چهار روز بعد تیم حرکت نهایی خود را ازبیس کمپ جهت صعود قله آغاز نمود!
اشتباه دوم این که رضوان سلماسی در ارتفاع 8400 یعنی در مسیر مابین کمپ 4 و قله جنوبی دچار ادم قرنیه میشود! سپس به درخواست خود از ادامه صعود منصرف میشود و به کمپ 4 باز میگردد ، در حالی که پزشک تیم در اندیشه صعود قله است و او را همراهی نمیکند . رضوان سلماسی به همراه تیم صعود کننده و پس از اتمام صعود به کمپ های پایین تر میرود! اما در فیلم این موارد به نحوی دیگر عنوان میشود!

بدین ترتیب آیند گان با مراجعه به مکتوبات! و مستندات! خواهند دید اتهاماتی که من بر "صادق آقاجانی" و "محمود گودرزی" وارد می دانم بی اساس است! بدین ترتیب بر اتهامات وارد بر سرپرست و پزشک تیم سرپوش گذاشته خواهد شد!


چه کسی مسئول این دروغ پردازی است ؟



فیلمی مستند! و خام به صدا و سیما واگذار میشود . مسئولین مونتاژ سیما اطلاعاتی از موقعیت های مکانی و زمانی ندارند . بنابراین لزوما باید شخصی از جانب فدراسیون که در کل برنامه هم حضور داشته است برای همکاری در مونتاژ و برای شرح موقعیت های مکانی و زمانی ، برای شرح وقابعی از برنامه که در فیلم دیده نمیشوند ، حضور داشته باشد . این شخص خلیل عبد نیکویی ، فیلمبردار و عکاس تیم نخواهد بود! چرا که بدلیل بیماری ، پیش از انجام صعود نهایی تیم به قله به ایران بازگشت . به قاعده ، این مسئولیت بر عهده رضا زارعی ، دبیر کمیته هیمالانوردی فدراسیون و فاتح اورست است . در انتشار گزارش برنامه اورست در مجله کوه این وظیفه را خود به انجام رسانید. حال باید از او پرسید شرح موقعیت های مکانی و زمانی و بازبینی پس از مونتاژ را چه کسی انجام داده است؟


مسئولیت این دروغپردازی بر عهده کیست؟ در صورتی که صادق آقاجانی خود را مسئول این دروغپردازی نداند به بی کفایتی و عدم توانایی در کنترل زیر مجموعه خود متهم خواهد بود .


در این فیلم مستند! عجیب نیست دیدن توصیف های متملقانه از تیم و عملکرد آنها ، خصوصا آنجایی که گوینده سعی میکند به نحوی مسایل را به اسلام ، اعتقادات و ... گره بزند .
در ادامه این تظاهر و تفکر پوشالی ، عجیب نیست که در فیلم می بینیم گوینده چگونه عملکرد تیم ایران و پزشک تیم ایران در امداد رسانی به حادثه دیدگاه بهمن کمپ 1 را ستایش میکند و دقایقی را به شرح با آب و تاب بازتاب این حرکت بزرگ! تیم ایران در رسانه های خبری جهان! و چگونگی تمجید کشورهای دیگر از این حرکت تیم ایران اختصاص میدهد .
عجیب نیست که به واسطه همان ارزشهای متعالی! که به نظر گوینده ، کوهنوردان مسلمان! تیم ایران را از کوهنوردان دیگر کشورها متمایز میکند! ، از حرکت انسان دوستانه پزشک باتجربه امریکایی و انگلیسی ویک گاید امریکایی در کمک رسانی به لیلا بهرامی ، تهیه گاما بگ و دارو برای او و انجام اقدامات درمانی صحیح و موثر هیچ سخنی گفته نمیشود! از ساعتها تلاش بدون چشم داشت و بی قید و شرط آنها برای نجات جان لیلا بهرامی هیچ نشانی نه در فیلم و نه در هیچ جای دیگر نیست! در حالی که پزشک مسلمان! ، وظیفه شناس! ، و انسان دوست! تیم ایران ...

نکته جالب دیگری نیز در این به ظاهر مستند! به چشم می خورد . آخرین گفتگو با "بانوان مسلمان" (!) مربوط است به فرخنده صادق در قله جنوبی .

همچون گزارشی که رضا زارعی در مجله کوه منتشر کرده بود* ، در این فیلم هنگامی که آن "دو بانوی مسلمان" (!) بر فراز اورست هستند هیچ گفتگویی با آنها انجام نمیشود . جز نمایش تصویری نه چندان واضح در حدود 2 ثانیه! و نمایش چند عکس ، دیگر اثری از آنها نیست! نه گفتگویی و نه تصویری کامل و درخور آن همه بزرگ نمایی! تنها رضا زارعی است که بر روی قله شعار میدهد!
عجیب است که در لحظه لحظه این فیلم تنها سخن از "بانوان مسلمان" است ، انگار که هیچ مردی در تیم حضور و اثر ندارد! اما در آن لحظه حساس تاریخی! آنهایی که باید مقابل دوربین سخن بگویند و بر دهان استکبار مشت بکوبند! ...

تا بعد .


...............................................................................

پی نوشت :

پاسخ گويی و روشنگری از نوع فدراسيون دروغ !

... گزارش رسمی فدراسيون در باره برنامه ی اورست ( رضا زارعی ـ فصل نامه ی کوه ۴۰ ) را می توان شاهکار و نمونه ای جالب و شگفت انگيز در تاريخ گزارش نويسی کوه نوردی ايران قلمداد کرد ! در اين گزارش ـ انگار که با عملياتی نظامی و امنیتی مواجه هستيم !! ـ هيچ يک از اعضای تيم٬ و حتی آن دو بانوی صعود کننده ٬ نامی ندارند!! چرا ؟ اين ديگر چه نوع گزارش نوشتن است ؟ رضا زارعی در باره سربسته و مبهم بودن گزارش خود می گويد : ... علتش اين بوده که فصلنامه کوه تنها ۴ صفحه ... اختصاص داده بود و بيان ريز صعود امکان پذير نبود ( کوه نوشت ـ پيام ها ۱/۸/۸۴ ) . اما به نظرم اينجا هم رضا زارعی دروغ می گويد ! به اين دليل : در بسياری از قسمت های گزارش او وقايع و نام های فرعی زيادی آورده شده است . از تاريخچه ی کشف اورست و اولين صعود ها و اسامی صعود کنندگان گرفته تا اشاره به انتشار تمبر يادبود و وسعت دقيق نپال و موقعيت جغرافيايی آن و تشريح چرای ياکهای تنومند (!!) و شورش های مائوئيست ها و ذکر نام هلی کوپتری که روی اورست فرود آمد و بعد توضيح برخورد دولت نپال با آن و ... و ... و ... اما ببينيد و بخوانيد که در باره دو بانوی صعود کننده چگونه می نويسد : ... در نهايت در ساعت ۲۰/۱۰ دقيقه نخستين گروه از کوهنوردان تيم ايران متشکل از دو زن و دو مرد ... پا بر فراز بام جهان اورست نهادند ( کوه ۴۰ ) موضوع چيست ؟ يعنی ذکر نام اين دو بانوی صعود کننده به اندازه تشريح چرای آن ياکهای تنومند نيز اهميت نداشته است ؟ رضا زارعی از چه چيزی ناراحت است ؟ به دليل کمبود صفحات ٬ بيان ريز صعود امکان پذير نبوده ٬ بيان دو اسم کوچک چطور ؟ آيا ... آيا به عنوان يک خواننده ی اين گزارش حق دارم که به اين استنباط شخصی برسم که : بله ٬ انگار رضا زارعی از عدم توانايی و صعود همسرش در اين برنامه ناراحت است . بسيار هم ناراحت است و حالا دارد بدينگونه واکنش نشان می دهد ؟! رضا زارعی در قسمت پيام های وبلاگ کوه نوشت ٬ مرا مورد خطاب قرار داده است : ... در مورد ساير حرفهاتون هم بماند بين من و شما و خدای من و شما ... به واقــــع می دانم که هر گونه پاسخ برای اين گونه تهديدهای قرون وسطايی چقدر مضحک خواهد بود و لذا فقط می توانم برای او و صادق آقاجانی و امثال آنها توصيه و اظهار اميدواری داشته باشم که اگر به آن مسئوليت و وظیفه ی خود در ارائه ی توضيح به افکار عمومی واقف شوند ٬ پاسخ های صريح و صادقانه و مشخص آنان می تواند روشنگر سوال ها و ابهام های جدی فعلی باشد و همين کافی خواهد بود . البته فعلا ...

نقل از وبلاگ در ستایش سکوت و سپیدی


......................................................................................................................

Saturday, July 15, 2006

 

فاتحان پوچ ٥





پایان " رزم" ! ، پیروزی! ، و بازگشت از " میدان رزم " !

فرمانده گروه حمله! نگران است ، ... شاید هم خسته ... ، از تکرار !

اما رئیس را خیالی نیست ،

" حتی اگر به قیمت جان تمام شود "!

آخر در مرام او تاریخ با گرفته شدن جانها ساخته میشود!


پس پیش بسوی تاریخ ساختگی !


بلند شو اقبال ! تا من را داری ، و من کسانی را دارم و آن کسان ، تکیه بر جایی محکم ، خوش اقبالی !


حالا که طوری نشده ! ، اگر هم بمیرد ! ، همچون گذشته! آب از آب تکان نمی خورد!


کمیسیون کارشناسی حوادث کوهستان با ماست !

انتخاب با ماست !

قضاوت با ماست !

رای با ماست !

اجرا با ماست !

همه چیز با ماست !

ماست را می جوشانیم میشود کشک !

بلند شو خوش اقبال! ، صعود را عشق است !

.......................................................................
پی نوشت :
• عکس متعلق به زمانی است که تیم حمله پس از صعود اورست! به کمپ اصلی بازگشته و لیلا بهرامی در حالت کما میباشد .
• نشسته در میان! : اقبال افلاکی ، سرپرست تیم حمله در صعود اورست84
• ایستاده با لباس و کلاه و ... سیاه! : صادق آقاجانی ، سرپرست تیم اعزامی اورست84 ، رییس وقت فدراسیون کوهنوردی و رییس وقت اتحادیه کوهنوردی آسیا


و تشکر فراوان از عکاس ؛ کسی که با ثبت لحظات گامی بزرگ در پایداری حقیقت برداشت . امیدوارم من را به جهت استفاده بدون اجازه از این عکس ببخشد .

......................................................................................................................

Saturday, July 08, 2006

 

فاتحان پوچ ٤





تعجب نکنید ! اشتباه تایپی در کار نیست .

بخشی از سخنان ادیبانه! و اندیشمندانه! رئیس! را که عینا از روی فیلم بر کاغذ آورده شده است خواهید خواند.
صادق آقاجاني در نطق خود ، در مراسم بدرقه راهيان اورست که در بعد الظهر 25 اسفند 1383 در آکادمی ملی المپیک ورزشگاه انقلاب تهران برگزار شد ، درباره صعود اولین بانوی مسلمان ! به اورست چنين گفت :

" ... اگر به قيمت جان هم تمام بشود ، ارزش اجراي برنامه براي اعتلاي نام مملكت و تاريخ سازي و حضور بانوي مسلمان ايراني در تاريخ باشه ، خواهد ارزيد (!) و اما مهمترين نكته در اين زمينه ارزشي است كه ما مي خواهيم براي اين قضيه تعريف كنيم . اگر اين ارزش هر چقدر بالا باشه ، اگر گره بخوره با ارزشهاي متعالي كه خداوند بزرگ و ائمه اطهار تاكيد بر آن دارند ، قطعا هر گامي كه عزيزان خواهند برداشت عين آن خواهد بود. در تصورات چندين ساله بنده در برنامه هاي جدي هيماليانوردي ، اين حركت كمتر از رزم و كمتر از ميدان رزم براي مملكت نيست و نخواهد بود و همواره تصور من اين است ، عزيزاني كه در اين ميادين دارن تلاش ميكنند بسان همان كساني كه در دفاع مقدس بسيجي وار تلاش كردند، اين عزيزان هم بسيجي وار براي دستيابي به اين اهداف دارن تلاش ميكنن. هيچگاه اعضاي تيم هاي ما ننشستند تا همه امكانات براشون آماده بشه و دست به اين كار بزنند، زيرا هدف براشون مقدس بوده و ... "


>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>


در کدام آیین و مسلک دروغ گویی ارزشی متعالیست ؟
در کدام آیین و مسلک سرپوش نهادن بر مرگ انسان رواست؟
تاریخ همیشه ان چیزی نیست که مواجب بگیران بر کاغذ مینویسند. تاریخ را باید در اذهان جستجو کرد.

حاج صادق! ، حاجی مکه نرفته ! هنوز در حال و هوای جنگ گذر ایام مینماید . جنگ برای اونعمت است . پس برای وفور نعمت! باید همه میادین را تبدیل کرد به میدان جنگ! فلسفه رقابت ورزشی سالم و ایجاد پیوند دوستی میان اقوام ، فلسفه ارتقای سلامت جسم و جان سیری چند؟!

حاج صادق !

جام زهر را بنوش !

جنگ بس است !

داد و ستد جان است ارمغان جنگ . ویرانیست حاصل جنگ .

......................................................................................................................

Saturday, July 01, 2006

 

كميسيون بررسي حوادث كوهستان!


نقل ازوبلاگ کوهنوشت(روابط عمومی فدراسیون کوهنوردی) 17 بهمن 1384

تشكيل كميسيون بررسي حوادث كوهستان
باتوجه به حوادث بوجود آمده در صعودهاي برون‌مرزي كه توسط بخش خصوصي در سال 1384 اجرا گرديده و منجر به فوت 3نفر از كوهنوردان در راه صعود به قله‌هاي لنين، ايندپيك و آرارات شده، كميسيون بررسي حوادث براي اولين بار در فدراسيون كوهنوردي با حكم رياست فدراسيون به مدت يكسال تشكيل گرديد و اولين جلسه خود در تاريخ 12/11/84 و در محل فدراسيون تشكيل‌ داده و بررسي اوليه در رابطه با فوت آقايان رضا محمدي و حسن قدكچيان و اصغر بيرانوند انجام داد.دومين جلسه اين كميسيون در تاريخ 26/11/84 تشكيل خواهد شد.اعضاي كميسيون بررسي حوادث به شرح ذيل مي‌باشند:1- آقاي دكتر حسن صالحي مقدم2- آقاي كيومرث بابازاده3- آقاي مهدي شيرازي4- آقاي دكتر حميد مساعديان5- آقاي مهدي داورپور6- آقاي حسن جواهرپور7- آقاي حسن نجاريان8- آقاي محسن نوري9- آقاي اقبال افلاكي
........................................................................................................................


اینجا ایران است !


صادق آقاجانی ، رییس (وقت) فدراسیون کوهنوردی ، سرپرست برنامه اورست 84 و متهم ردیف اول در حادثه اورست 84 ، کسی که به عنوان یک مسئول باید پاسخگوی علل حادثه گاشربروم و علت واقعی مرگ مرحوم اوراز باشد ، نفرات مورد نظر ! و مورد اطمینان ! خود را برای بررسی حوادث کوهستان انتخاب میکند!

بیچاره شاکی!
متهم خود به تنهایی قادر است قاضیان! را انتخاب کند!
چه انتخاب شیرینی !


اینجا ایران است !


تنها در ایران میتوان هم متهم بود و هم قاضی !

اقبال افلاکی و حسن نجاریان در مورد علل حادثه گاشربروم و مقصرین آن چه دارند برای مردم بگویند که حال میخواهند برای دیگران قضاوت کنند ؟
افلاکی در مورد حادثه اورست 84 و نقاط سیاه و ننگ آور آن چه دارد برای مردم بگوید که حال قرار است برای دیگران قضاوت کند ؟
لابد نتایج بررسی علل حادثه گاشربروم و کشته شدن مرحوم اوراز هم در کمیسیونی مخفی متشکل از صاحب نظران مورد اطمینان! و منتخب! معین شد که هنوز مردم از آن نتایج بیخبرند!

بله ، آخر نباید هیاهو درست کرد !

بارها عبارت زیر را از تمامی کسانی که دستی بر آتش دارند شنیده ام :

" ... پیدا کردن مقصر برای حوادث کار بیهوده ایست که کوهنوردی را به عقب برمی گرداند! برای حوادث نباید بدنبال مقصر گشت ، بلکه باید جلوی حوادث را گرفت! ... "


اما وقتی حوادث مربوط به شرکتهای توریستی (رقیبان شرکت های توریستی متعلق به اهالی فدراسیون) باشد ، باید به شدت حوادث پیگیری شود و به اطلاع عموم برسد و مقصرین ، محروم از ادامه کار شوند یا آنقدر درگیر موانع شوند تا از صحنه رقابت کنار بروند !


اینجا ایران است !


حمید مساعدیان ( پزشک! ) ، این بار در نقش کارشناس و صاحب نظر در قضاوت حوادث کوهنوردی!

هرگز فراموش نمیکنم آنچه را که وی پس از حادثه اورست انجام داد . درباره عملکرد حمید مساعدیان پس از حادثه اورست 84 ، حین بستری بودن لیلا و پس از آن ، به عنوان دبیر(وقت) کمیته پزشکی فدراسیون کوهنوردی و بازرس (وقت) فدراسیون کوهنوردی ، قبلا بطور مفصل مطالبی نوشته ام که تکرار آن در اینجا ملال آور است و میتوانید به مطالب قبلی با عناوین "بخش اول" و "حمید مساعدیان" مراجعه نمایید .


اینجا ایران است !


تنها در ایران است که میتوانی همه کاره باشی و ... !
تنها در ایران است که هم میتوانی قضاوت کنی و هم احکام شرعی صادر کنی!
"هم مدیر باشی و هم مسئول" ، و هم نباشی!
هم مطبوعاتچی باشی و هم دندانپزشک !


اصلا چه اهمیتی دارد . مهم عنوان است که همیشه باید یدک کشید ، تا تحت تاثیر عنوان ، کلام و عمل ارزش یابد!


از عجایب روزگار ماست که مدیر و مسئول نشریه ای باشی و مسئولیت مطالب مندرج را به دیگری حواله دهی! احکام شرعی و مطابق با زمان حال این مرجع عالیقدر! را در "حرف اول" شماره 41 کوه! خوانده بودیم . عجبا که وی در "حرف اول" شماره 43 کوه! از خواننده سئوال میکند:

" آیا جنابعالی میتوانید هم آموزش بدهید ، تور لیدر باشید ، وارد کننده ، صادر کننده ، منتقد ، مولف ، شاغل و ... باشید؟ "

و در حالی که پاسخ را به خواننده واگذار نموده بود! طاقت از کف میدهد و خود! پاسخ سوالش را میدهد! :

" نتایج آن میشود تخلفات مالی و اقتصادی بصورت انفرادی یا گروهی. "


حسن صالحی مقدم ، " مدیر مسئول کوه ! " ، کسی که در کنار نگرش حسابگرانه و اقتصادی ، انسانیت را هم نیکو و پسندیده میداند! فردی که خود را شایسته میداند ، احکام شرعی و قضایی را هر دو با هم صادر نماید . حال چگونه است که این مسئول آداب ! و شرع ! و معتقد بر اقتصاد پاک و مبرا از پلشتی! پای سفره کسانی مینشیند که خود متهمین ردیف اولند !


اینجا ایران است !


هنوز هم آقای حسن جواهرپور در نزد من وجهه ای خاص دارد . شگفت زده شدم ، هنگامی که نام ایشان را در لیست مذکور دیدم ، آن هم پس از مدتی بریدن !


شاید ایشان مکالمه تلفنی را که هنگام بستری بودن لیلا در بیمارستان جم با من داشتند ، فراموش کرده اند !


شاید فراموش کرده اند که از سفرهای تجاری شخصی رییس! در حین اردوهای برون مرزی برای من گفتند !
شاید فراموش کرده اند که از علل حادثه گاشربروم برای من گفتند . از کشته شدن مرحوم محمد اوراز! ، از سهل انگاری نفرات در گیر در حادثه !
شاید فراموش کرده اند از حرفهای زیادی که زدند تا گواه بر سیاه کاری برخی اهالی و نان خوران فدراسیون باشد .
شاید فراموش کرده اند همه آن چیزهایی را که گفتند .
شاید لوح مغناطیسی محفوظاتش را فراموش کند! ، ولی تا زمانی که زنده ام فراموش نخواهم کرد .


اینجا ایران است !


در مورد نفرات دیگر شناختی کافی ندارم . تنها سئوالی بزرگ در ذهنم نقش بسته .
مگر میشود این صاحب نظران ! از حادثه گاشربروم و حادثه اورست 84 چیزی ندانند !؟
مگر میشود ندانند و نپرسند ؟!
اگر میدانند ! ، سکوت و حضور به معنای چیست ؟!
اگر نمیدانند ! چرا نمیدانند !؟
اگر صاحب نظر! نداند ، پس که باید بداند !؟


اینجا ایران است !

آن هم از نوع اسلامی ناب !

نثار جمیع وجدانهای درگذشته فاتحه ... .

......................................................................................................................