از صعود اورست تا سقوط انسانيت

Thursday, August 03, 2006

 

ایمیل ١


بدون شرح !

از لیلا بهرامی به دکتر ریچارد بیرر :

سلام
متاسفانه من نام شما را نمیدانم! . شما در آخر ماه می در کمپ 2 اورست بودید . من یکی از نفرات تبم ایران هستم . نام من لیلا است . در کمپ 2 اورست بیمار شدم . شما اولین کسی بودید که مرا دیدید و از من مراقبت نمودید تا زمانی که پزشک تیم ما به پایین باز گردد . آیا شما من را به خاطر دارید؟
من بشدت صدمه دیدم . قلب و مغز من صدمه زیادی دیده است . همه میگویند که بسیار خوش شانس هستم که زنده مانده ام .
خوشبختانه اکنون شرایط خوبی دارم . من از هم تیمی های خود راجع به شما سوال نمودم و بسیار از کمک شما سپاسگذارم . خواهر من در کانادا میباشد . من جهت گرفتن ویزا برای دیدن او اقدام نموده ام . او خواهر دوقلوی من است . دوستم به من گفت که یکی از شما کانادایی است . امیدوارم بتوانم ویزا گرفته و شما را نیز ملاقات نمایم .
آیا میتوانم از شما سوال نمایم ؟ مایلم بدانم که وضعیتم چگونه بود .
مجددا از لطف شما سپاسگذارم
لیلا


از دکتر ریچارد بیرر به لیلا بهرامی :

سلام لیلا !
بسیار خوشحالم که از تو و بهبودی تو مطلع شدم . درست است ، در کمپ 2 هنگامی که تو رسیدی من تو را پذیرفتم ، در حالی که پزشک تیم شما هنوز بالا یود . تو در کما بودی اما به تزریق وریدی دارو و مایعات پاسخ میدادی . یک پزشک جوان انگلیسی دستیاری من را بر عهده گرفت . ما برای فراهم نمودن ملزومات و شروع درمان ، لحظات بسیار دشواری را داشتیم . همچنین پزشک تیم شما با تشخیص و روش درمان من موافق نبود . همانطور که میدانی بالاخره شما را با هلی کوپتربه مرکز درمانی منتقل کردند .تشخیص نهایی درباره شما چه بود؟ آیا باز هم قادر به صعود هستید؟
لطفا به هم تیمی هایی که در زمان امداد رسانی کمک بسیار نمودند سلام گرم من را برسانید .
و اگر توانستید به نیویورک بیایید حتما من را مطلع نمایید که بسیار مایل به دیدن مجدد شما هستم .
ریچ





برای وضوح بیشتر بر روی تصاویر کلیک نمایید

......................................................................................................................