از صعود اورست تا سقوط انسانيت

Saturday, August 06, 2005

 

گلايه


از روزي كه نوشتن در اين وبلاگ را آغاز كردم ، با عكس العمل هاي متفاوتي روبرو شدم.
روي سخنم با كساني است كه ميگويند :

" پيدا نمودن مقصر در چنين حوادثي كوته فكريست . نبايد در اين حادثه – اورست84 - و در حادثه گاشربروم1 و حوادث اينچنيني بدنبال مقصر گشت . بلكه بايد با ايجاد بستر مناسب و آموزش صحيح از بوجود آمدن حوادث اينچنين جلوگيري نمود. "

- و جالب اينجاست كه صاحبان چنين نظراتي ، خود ، دستي بر آتش دارند.-

براستي ، اين بهترين كاري است كه ميتوان انجام داد؟ ولي چگونه؟
يكي از شرايط تكرار نشدن چنين حوادثي ، آموزش صحيح ميباشد ولازمه آموزش صحيح ، وجود بستري مناسب . اين دو ميسر نميشود مگر با حاكم بودن يك سيستم اصولي و يك سيستم اصولي شكل نميگيرد ، مگر با وجود مديري توانا و لايق .
براي اصلاح يك سيستم ، بايد از جزيي ترين اركان ، شروع به اصلاح نمود . اگر سيستم را به مانند هرمي فرض كنيم ، بايد از پايين هرم اصلاحات آغازشود تا به راس هرم برسيم. بدين معنا كه در هر حادثه بايد علت ايجاد حادثه و مقصرين آن را يافته ، از سيستم حذف نمود . با اين كارمقصرين حذف شده ، فرصتي مييابند تا توانايي و دانش خود را ، در صورت تمايل براي شروع مجدد، افزايش دهدند . از طرفي ديگران نيز دقت بيشتري در عملكرد خود خواهند داشت ، چرا كه همواره خود را در معرض پاسخگويي ميبينند.
بعنوان مثال :
چرا در حادثه گاشربروم ، مقصرين پيدا نشدند ؟
چرا در حادثه گاشربروم ، راجع كوتاهي ها بحث نشد ؟
آيا همان عوامل ايجاد حادثه گاشربروم – عدم استفاده از گاما بگ ، دانش كم پزشك تيم ، كمي تجربه نفرات در كارهاي امدادي ، ضعف سرپرستي و ...- نبود كه در اورست داشت فاجعه مي آفريد؟
بايد در حوادث ، كاستيها و كوتاهي ها بررسي شود و از افراد مرتبط با آن ، توضيح خواسته شود تا تجربه اي گرانبها براي آيندگان باشد. نه اينكه بر حادثه سرپوش نهاد وعملكرد غلط مقصرين را به گونه اي توجيه نمود. مقصرين - كه با سلامت و جان انسانها بازي ميكنند – در سيستم باقي ميمانند و فجايع همچنان از پي هم تكرار ميشود. حاال شما بدنبال بالا بردن كيفيت آموزش هستيد ، در حالي كه مقصرين غيرپاسخگو، همچنان در اين سيستم فعالند و آموزش هم ميدهند و ....
در چنين سيستمي مجريان ، خطاكارانند و مقصرين غيرپاسخگو.
بنابراين براي اصلاح يك سيستم نه تنها تغيير شيوه مديريت لازم است ، بلكه بايد مجريان خطا كار را نيز مورد بازخواست قرار داد.

عده اي گلايه ميكنند : "با مطرح شدن چنين مسائلي كوهنوردي به عقب باز ميگردد و سالهاي ركود تكرار ميشود . "

عزيزان ! تا كنون به نماي كوهنوردي كشور كه به سان برجي كج ، با سرعت ارتفاع ميگيرد نظر انداخته ايد ؟ با چنين بنيان سستي چقدر ميتوان ادامه داد؟ توسعه كوهنوردي به چه قيمتي ؟ در توسعه اي كه شما از آن دم ميزنيد ، اخلاق ورزشي چه جايگاهي دارد ؟ آيا صرفا برگزاري روز افزون دوره هاي مختلف آموزشي نشان از رشد كوهنوردي كشور ميدهد ؟
سخني هم با گرانمايگان عضو تيم هاي ملي و كساني كه براي رسيدن به تيم ملي تلاش ميكنند :
دو سال پيش مرحوم اوراز و امسال ، ليلا بهرامي .
با چنين روندي ازخود پرسيده ايد نفر بعدي كداميك از شما خواهد بود ؟


......................................................................................................................